نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

سلام خدمت شما دوستای خوبم
اول از همه فرا رسیدن سال نو رو پیشاپشیش به همه شما تبریک می گم......

شاید تا بعد عید نتونم بیام چون شنبه اگه خدا بخواد مسافر هستم میرم پابوس امام رضا
آقا خانوادم و منو طلبیدن...
از خدا میخوام قسمت همه شماها بشه ...
اگه تو این مدت از من حقیر بدی ، ناراحتی چیزی دیدین حلال کنید...
باز اگه موقعیتش پیش اومد میام سر میزنم
چون من بدون شما دوستان نمی تونم ،اینو از ته قلبم میگم....
راستی حتما واسم دعا کنید

 



:: موضوعات مرتبط: حرفای من...... , ,
:: بازدید از این مطلب : 2496
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

من با همه ي دوستان چه اونهايي كه با طلاق موافقن چه اونهايي كه با آشتي تا قدري موافقم
نمي تونم انتخاب كنم چون در اين موقعيت قرار نگرفتم اما هر كس نظري داره و نظرش رو با توجه به زندگي خودش روحيات خودش و احساسات خودش مي ده اونهايي كه مي گن طلاق دو دسته اند:1- زنهايي كه بي نهايت عاشق شوهرشون هستند و در هيچ شرايطي خيانت رو نمي پذيرند حتي اگه 100 در 100 هم خودشون مقصر باشن 2- زنهايي كه عشق آتشيني به شوهرشون ندارن فقط به عنوان يك همسر و پدر بچه هاشون شوهرشون رو دوست دارن و زندگي خوبي دارن و خيانت مرد براشون مثل يه شوك بوده و دچار سردرگمي شدن و به خاطر روزها و شب هايي كه فكر مي كردن شوهرشون به فكر زن و بچه خودش هست و داره براي رفاه بيشتر اونها سخت كار مي كنه با يه زن ديگه بوده و فكر اينكه چقدر ساده بودن اونهارو آزار ميده و اما اونهايي كه به آشتي و فرصت دوباره معتقدند سه دسته هستند 1- زن هايي كه هيچ راه برگشتي ندارن نه خانواده اي نه پولي نه در آمدي و از اسم طلاق ميترسن و پشتوانه و حامي ندارن و خودشون رو به سوختن و ساختن به خاطر مادر بودن محكوم مي كنن 2-زن هايي كه فلسفي فكر مي كنند و تصورشون بر اين هست كه مي شه حرف زد مي شه حل كرد مي شه ادامه داد زندگي ارزش از هم پاشيدن خانواده رو نداره بچه ها گناه دارن 3_زن هايي كه هرگز خودشون رو جاي شما نمي ذارن و فقط مي گن كه گفته باشن
---------------------------------------------------------------------------------------------------
مـتـوجه مـي شويد كه همسرتان خيانتكار و بي وفا است. ايـن امر شما را واقعا ناراحت كرده و ضربه سختي به شمـا وارد مي سازد. تصـور مي كرديد كه ازدواج سبب مي شود تا همسرتان ديگر هيچ گاه به خود اجازه بدعهدي و خيانت ندهد، اما كارها مطابق ميل شـما پيـش نـرفـت. هنوز هم زمـانيـــكه ياد كارهايي كه او انـجام داده است، مي افتيد، احساس ناراحتي ميكنيد. چـگونـه مـي تـوانيد آزار و اذيـت ها را به دست فراموشي سپرده، همسر بي وفاي خود را ببخشيد و زندگي مشترك خود را از خطر نابودي نجات دهيد؟ امارها نشان ميدهد كه در طول زندگي مشترك برخي از همسران مرتكب خيانت به همسر خود ميشوند .البته در ايران اماري در اين خصوص در دست نيست و به نظر ميرسد كه اين عمل در مردها بيشتر از زنان است .امارهاي موجود در ساير كشورها ميزان خيانت را بالا نشان ميدهد كه در هر دو جنس مشاهده ميشود كه البته در مردها باز هم بيشتر است .
خيانت همسر يك امر پيچيده و در عين حال دو طرفه است. لذا بايد بدانيد كه شما هم در اين مورد نقش داريد . نقش خودرا در اين مورد وارسي كنيد مثل بي توجهي عاطفي يا عدم ارضاي جنسي و مشكلات در روابط بين فردي و مواردي مشابه .خيانت ميتواند عاطفي يا جنسي باشد .تحقيقات نشان ميدهد كه براي زنها خيانت عاطفي و براي مردان خيانت جنسي نا بخشودني تر و تحمل ان سخت تر است .معمولا زندگي زناشويي كه با خيانت روبرو ميشود ديگر طراوت و شادابي قبل را نخواهد داشت مگر اينكه طرف رابطه شما از ظرفيت رواني بالايي برخوردار باشد و خود را نيز در اين اتفاق سهيم بداند . به فرد خيانتكار اجازه جبران اشتباهي را كه مرتكب شده است را بدهيد و بگوييد اگر اين خيانت تكرار شود شما به اين زندگي خاتمه خواهيد داد كه البته حتما قبل از اقدام به اين عمل با يك روانشناس يا مشاور با تجربه و كاردان مشورت داشته باشيد .موارد زير هم ميتواند كمك كننده باشد.پيروز باشيد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
مـتـوجه مـي شويد كه همسرتان خيانتكار و بي وفا است. ايـن امر شما را واقعا ناراحت كرده و ضربه سختي به شمـا وارد مي سازد. تصـور مي كرديد كه ازدواج سبب مي شود تا همسرتان ديگر هيچ گاه به خود اجازه بدعهدي و خيانت ندهد، اما كارها مطابق ميل شـما پيـش نـرفـت. هنوز هم زمـانيـــكه ياد كارهايي كه او انـجام داده است، مي افتيد، احساس ناراحتي ميكنيد. چـگونـه مـي تـوانيد آزار و اذيـت ها را به دست فراموشي سپرده، همسر بي وفاي خود را ببخشيد و زندگي مشترك خود را از خطر نابودي نجات دهيد؟ امارها نشان ميدهد كه در طول زندگي مشترك برخي از همسران مرتكب خيانت به همسر خود ميشوند .البته در ايران اماري در اين خصوص در دست نيست و به نظر ميرسد كه اين عمل در مردها بيشتر از زنان است .امارهاي موجود در ساير كشورها ميزان خيانت را بالا نشان ميدهد كه در هر دو جنس مشاهده ميشود كه البته در مردها باز هم بيشتر است .
خيانت همسر يك امر پيچيده و در عين حال دو طرفه است. لذا بايد بدانيد كه شما هم در اين مورد نقش داريد . نقش خودرا در اين مورد وارسي كنيد مثل بي توجهي عاطفي يا عدم ارضاي جنسي و مشكلات در روابط بين فردي و مواردي مشابه .خيانت ميتواند عاطفي يا جنسي باشد .تحقيقات نشان ميدهد كه براي زنها خيانت عاطفي و براي مردان خيانت جنسي نا بخشودني تر و تحمل ان سخت تر است .معمولا زندگي زناشويي كه با خيانت روبرو ميشود ديگر طراوت و شادابي قبل را نخواهد داشت مگر اينكه طرف رابطه شما از ظرفيت رواني بالايي برخوردار باشد و خود را نيز در اين اتفاق سهيم بداند . به فرد خيانتكار اجازه جبران اشتباهي را كه مرتكب شده است را بدهيد و بگوييد اگر اين خيانت تكرار شود شما به اين زندگي خاتمه خواهيد داد كه البته حتما قبل از اقدام به اين عمل با يك روانشناس يا مشاور با تجربه و كاردان مشورت داشته باشيد .موارد زير هم ميتواند كمك كننده باشد.پيروز باشيد.
--------------------------------------------------------------------------------
?- نبايد عكس العمل آني از خود نشان دهيد و يكمرتبه به دليل بدعهدي همسرتان تصميم بگيريد كه از او جدا شويد. شما نيازمند كمي زمان هستيد تا مسائل ديگر را نيز زير و رو كنيد. نبايد به طور خاص تمام توجه خود را به خيانتي كه از او سر زده معطوف كنيد.

?- بايد قبول كنيد كه احساس خشم، عصبانيت، شك و ترديد، شوكه شدن، آشفتگي، ترس، درد و رنج، افسردگي، و پريشاني براي فردي كه شاهد خيانت همسرش بوده كاملا نرمال است.

?- اين مشكل باعث به وجود آمدن برخي مشكلات فيزيكي در فرد مي شود از قبيل حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشكلات مربوط به خواب (بي خوابي و يا پر خوابي)، لرزش، اختلال حواس، كم غذايي و كم اشتهايي. سعي كنيد در اين حال بيش از پيش از خود مراقبت كنيد.

?- خودتان را وادار كنيد تا غذاهاي سالم مصرف كنيد، طبق برنامه پيش برويد، به اندازه كافي استراحت كنيد، هر روز ورزش كنيد، به اندازه كافي آب بنوشيد و تفريح داشته باشيد. ايجاد تعادل، بهترين راه حل، براي مبارزه با آسيبي است كه به شما وارد شده است.

?- خنديدن كاملا طبيعي و نشان دهنده سلامت فرد است. فيلم يا سريال هاي تلويزيوني خنده دار تماشا كنيد و مقداري از وقت خود را با افرادي صرف كنيد كه خنده بر روي لب هاي شما مي اورند. زندگي بدون اينكه توجهي به قلب هاي شكسته و خيانت هاي همسران داشته باشد، همچنان در حال پيش رفتن است.

?- گريه كردن نيز يك امر كاملا طبيعي است. اگر خود به خود گريه نمي كنيد، مي توانيد آهنگ هاي غمگين گوش كنيد و يا به تماشاي فيلم هاي تراژيك بنشينيد.

?- براي خود يك ژورنال درست كنيد. تمام افكار و احساساتي كه به شما به دليل خيانت و بي وفايي همسرتان دست مي دهد را بر روي كاغذ يادداشت كنيد.

?- با همسر خود در مورد بدعهديش صحبت كنيد. تمام سوال هايي كه به ذهنتان ميرسد را بپرسيد. شايد با اين كار به اين نتيجه برسيد كه همسرتان هنگام ارتكاب به اين كار، اصلا فكر نمي كرده كه به شما خيانت مي كند.

?- با يك روانشناس يا مشاور ملاقات داشته باشيد . سعي نكنيد تا به تنهايي از پس اين مشكل برآييد. هم شما و هم همسرتان پيش از اينكه مجددا رابطه جنسي بدون محافظت با هم برقرار كنيد، بايد تحت آزمايش
HIV (ايدز) و تست ساير بيماري هاي آميزشي قرار بگيريد(در صورت خيانت جنسي ).


??- نبايد ضربه روحي وارده را پنهان كنيد. با فرزندانتان صادق باشيد؛ اما لازم نيست جزييات مشكل را نيز براي آنها شرح دهيد. قسم هايي نخوريد كه بعدها نتوانيد به آنها عمل كنيد. تنها چيزي كه بچه ها بايد بدانند اين است كه حال شما رفته رفته رو به بهبودي خواهد رفت.

??- سعي نكنيد اين بازي، كه چه چيز و يا چه كسي مسبب بروز چنين فاجعه هاي شده است را شروع كنيد. با اين كار صرفا انرژي خود را تلف مي كنيد. در اينصورت فقط مي توانيد نفر سوم را سرزنش كنيد و خودتان خوب مي دانيد كه هيچ چيز درست نخواهد شد.

??- اگر بيش از اندازه عصباني باشيد، بر سر مسائل كوچك داد و بيداد راه بيندازيد، احساس كنيد كه بر روي طناب باريكي در حال راه رفتن هستيد، و زماني كه به ياد بدعهدي همسر خود مي افتيد، عكس العمل هاي شديد فيزيكي از خود نشان دهيد، بي شك دچار استرس پس از سانحه يا پي.تي.اس.دي. شده ايد و بايد هر چه سريعتر به يك متخصص مراجعه كنيد.

??- انتظار نداشته باشيد كه حس آشفتگي، بي اعتمادي و عصبانيت به مجرد اينكه تصميم مي گيريد همسر خود را ببخشيد به راحتي از بين برود. از بين رفتن درد و رنج وارده از طريق خيانت، نيازمند زمان است.

??- واقع بين باشيد. درآمد، سرمايه، وضعيت مسكن، و حمل و نقل خود را در نظر بگيريد. اگر تصميم به خاتمه زندگي زناشويي خود مي گيريد بايد ببينيد كه آيا جايي براي زندگي كردن داريد و منبع درامدي داريد كه از آن طريق بتواند نيازهاي اوليه تان را مرتفع سازيد

 

 



:: موضوعات مرتبط: راه های مقابله با خیانت همسران , ,
:: بازدید از این مطلب : 2108
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

یک دلیل برای عاشق شدنم ، یک بهانه برای زنده ماندنم ،
تویی آن دلیل و بهانه عاشقانه
یک هوای عاشقانه برای با تو بودن، همین هوای بارانی ،دستت درون دستهای من ، این است همان آرزوی رویایی
این نفسی که در سینه ام است ، این قلبی که با تو به آرزوهایش رسیده است ، این وجودی که محتاج وجود تو است ، این احساسات،همه در عشق تو جا گرفته است
ببین عشق تو چقدر مقدس است که زندگی ام با تو دوباره جان گرفته است
ببین چقدر دوستت دارم که خوشبختی را از لحظه ای که آمدی دیدم ، حس کردم و باورش کردم!
باور کردم که حضور تو در زندگی ام یک حادثه نبود ،روزی تو می آمدی، با اینکه من حتی فکر داشتن تو را هم نمیکردم
روزی که آمدی چه روز دلنشینی بود، روزی که بهم میرسیم چه روز مقدسی خواهد بود و روزی که از عشق هم میمیرم چه روز عاشقانه ایست
به عشق همان روز ،روز از عشق هم مردن، اینک عاشقانه همدیگر را میپرستیم تا به دنیا بگوییم این ما هستیم که عاشق همیم!
دلیلی نمیبینم برای زنده ماندن اگر تو نباشی ، نمیخواهم حتی یک لحظه نیز در فکر نماندن باشیم!
میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم
عزیزم بیا در آغوشم ،تو مال منی ، آرام باش که تو تا آخر دنیا ، دنیای منی ، بارها گفته ام و خودت هم میدانی که زندگی منی ، پس این هم بدان تو آخرین کسی خواهی بود که قبل از مردنم او راخواهم دید!



:: موضوعات مرتبط: شعر عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 1851
|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

گر می دانستی که چقدر دوستت دارم
سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت، عشق را فریاد می کرد.

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی.

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم.

ای کاش می دانستی...

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
هرگز قلبم را نمی شکستی
گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است.

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
لحظه ای مرا نمی آزردی
که این غریبه ی تنها، جز نگاه معصومت پنجره ای
و جز عشقت، بهانه ای برای زیستن ندارد.

ای کاش می دانستی...

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه چیز را فدایم می کردی
همه آن چیز ها که یک عمر بخاطرش رنج کشیده ای
و سال ها برایش گریسته ای.

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی
غرورت را... قلبت را... حرفت را...

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
دوستم می داشتی
همچون عشق که عاشقانش را دوست می دارد.

کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم
و مرا از این عذاب رها می کردی
ای کاش تمام اینها را می دانستی



:: موضوعات مرتبط: قاطی پاتیه دیگه , ,
:: بازدید از این مطلب : 2340
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

من چه كنم خيال تو منو رها نمي كنه

اما دلت به وعده هاش يه كم وفا نمي كنه

من نديدم كسي رو كه مثل تو موندگار باشه

آدم خودش رو كه تو دل اينجوري جا نمي كنه



:: موضوعات مرتبط: قاطی پاتیه دیگه , ,
:: بازدید از این مطلب : 981
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

می دانم چه دردی است که می خورد از درون مرا و از برون می تند تاری بر وجودم
و درون شش هایم هوایی مسموم
و هجوم اورده اند بر من افکاری شوم
اه چه رنجی است این گونه دردی را تحمل کردن
استخوان هایم نم زده اند
و لطمه هایی بر خاطراتم
و لکه هایی بر لاله هایی زده اند
که از مزارم بیرون امده بودند
و مدتی است دیر
به خواب پر دردی فرو رفته ام
و از نفس ناله های شبانه ام
هوا خشکیده و...

 

 

هميشه از همه نزديكتر به ما سنگ است!!
نگاه كن!!...
نگاهها همه سنگ است و قلبها همه سنگ!!
چه سنگباراني!!...
گيرم گريختي همه عمر,كجا پناه بري؟
خانه ي خدا هم سنگ است  

 

 

بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود
تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود
چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت
عمري براي هر و تبر تيشه دسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر
پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود

بودنم را هیچ کس باور نداشت
هیچ کس کاری به کار من نداشت
بنویسید بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ
آنکه خوابیده در این گور سرد
بودنش را هیچ کس باور نکرد

 



:: موضوعات مرتبط: قاطی پاتیه دیگه , ,
:: بازدید از این مطلب : 1037
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

همیشه با بدست آوردن اون كسی كه دوستش داری نمی تونی صاحبش بشی ، گاهی وقتا لازم هست كه ازش بگذری تا بتونی صاحبش بشی ، همه ما با اراده به دنیا می آییم با حیرت زندگی میكنیم و با حسرت میمیریم این است مفهوم زندگی كردن ، پس هرگز به خاطر غمهایت گریه مكن و مگذار این زمین پست شنونده آوای غمگین دلت باشدافسوس...آن زمان كه باید دوست بداریم كوتاهی میكنیم آن زمان كه دوستمان دارند لجبازی میكنیم و بعد...برای آنچه از دست رفته آه می كشیم



:: موضوعات مرتبط: شعر عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 2141
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

میشنوی صدای تپش قلبم را؟
قلبم به عشق تو میتپد!
میبینی اشکهای روی گونه ام را؟
این اشکها برای تو میریزد!
ببین که چقدر برایم عزیزی !
ببین که چقدر دوستت دارم !
بیا در کنارم بنشین و برایم از عشق بگو ،
یک بار بگو دوستم داری تا برایت بمیرم ،
یک لحظه به چشمانم نگاه کن ،
تا چشمهایم را فدای آن نگاه مهربانت کنم!
حس میکنی که چه احساسی نسبت به تو دارم؟
خودت بهتر از من میدانی که دیوانه وار دوستت دارم!
نگیر از من این لحظه های زیبا را ، تکرار کن آن حرفهای شیرینت را!
با من بمان برای همیشه ، از عشق بگو تا زنده بماند قلبم تا همیشه!
میدانی که چقدر دوستت دارم؟
به اندازه ی تپشهای قلبم ، قطره قطره اشکهایی که از گونه ام میریزد،
به اندازه ی تو که برایم یک دنیا با ارزشی دوستت دارم!
تا به حال دیوانه ای مثل من دیده بودی؟
حالا مرا ببین که دیگر دیوانه تر از من نخواهی دید!
دیوانه ای که از عشق تو مجنون شده ،
تا چشمهایت را دیده عاشقت شده !
حس میکنی گرمی دستانم را؟ اگر تو نباشی این دستها سرد سرد است!
میشنوی صدای تپش قلبم را ؟ اگر تو نباشی
چند نقطه و دیگر هیچ ، اگر تو نباشی جای من در این دنیا نیست!



:: موضوعات مرتبط: اشعار خواندنی و بسیار احساسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2037
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

يادم باشدكه زيبايي هاي كوچك را دوست بدارم حتي اگر در ميان زشتي هاي بزرگ باشند.
يادم باشد كه ديگران را دوست بدارم آن گونه كه هستند، نه آنگونه كه مي خواهم باشند.
يادم باشد كه هرگز خود را از دريچه نگاه ديگران ننگرم
كه من اگر خود با خويشتن آشتي نكنم هيچ شخصي نمي تواند مرابا خود آشتي دهد.
يادم باشد كه خودم با خودم مهربان باشم چراكه شخصي كه با خود مهربان نيست نمي تواند با ديگران مهربان باشد.



:: موضوعات مرتبط: شعر عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 935
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

ديشب در جادهاي سکوت در ايستگاه عشق هرچه منتظر ماندم کسي براي لمس تنهاييم توقف نکر و من تنهاتر از هميشه به خانه برگشتم!

 

گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟ آن زمان که خبر مرگ مرا می شنوی روی تو را کاشکی می دیدم شانه بالا زدنت را بی قید و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد و تکان دادن سر را که عجب! عاقبت مرد؟ افسوس

 

آشفتگي من از اين نيست که تو به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام که ديگر نميتوانم تو را باور کنم

 

اشتباهي كه همه عمر پشيمانم از آن اعتمادي است كه بر مردم دنيا كردم پيش از اين مردم دنيا دلشان درد نداشت ..... ؟! خودمانيم ... !!! زمين اين همه نامرد نداشت

 

عشق یعنی تو مرا میرانی و من به صد فاصله می ایم باز

 

چنان دل کندم از دنيا که شکلم شکل تنهاييست ببين مرگ مرا در خويش که مرگ من تماشاييست

 

ما هم شكسته خاطر و ديوانه بوده ايم/ما هم اسير طره ي جانانه بوده ايم//ما هم به روزگار جواني ز شور عشق/روزي رفيق ساغر و پيمانه بوده ايم ..."

 

دنیا را بد ساخته اند... کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست
دارد تو دوستش نمی داری... . اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم
و آیین هرگز به هم نمیرسند این رنج است و زندگی یعنی این...

 

صداي شکستن قلبم را نشنيدي چون غرورت بيداد مي کرد اشکهايم را نديدي چون محو تماشاي باران بودي ولي اميدوارم انقدر در آيينه مجذوب نشده باشي که حداقل زشتي ديو خود خواهيت را ببيني باشد که باديگران چنان نکني که با من کردي



:: موضوعات مرتبط: قاطی پاتیه دیگه , ,
:: بازدید از این مطلب : 2033
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()