تقدیم به بهترینم.....
نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

تو يعني

تو يعني گونه هاي غنچه اي را
به رسم مهرباني ناز كردن
تو يعني كوچه باغ آرزو را
به روي گام ياسي باز كردن
تو يعني وسعت معصوم دل را
به معناي شكفتن هديه دادن
تو يعني بوته اي از رازقي را
ميان حجم گلداني نهادن
تو يعني جستجوي آبي عشق
تو يعني فصل پاك پونه بودن
تو يعني قصه شوق كبوتر
تو يعني لذت سبز شكفتن
تو يعني با تواضع راز دل را
به يك نيلوفر بي كينه گفتن
تو يعني وسعتي تا بي نهايت
تو يعني نغمه موزون باران
تو يعني تا ابد آيينه بودن
براي خاطر دلهاي ياران
تو يعني در حضور نيلي صبح
گلي را به بهار دل سپردن
تو يعني ارغواني گشتن و بعد
هزاران دست تنها را فشردن
تو يعني مثل شبنم عاشقانه
گلوي ياس ها را تازه كردن
تو يعني حجم روياي گلي را
ميان كهكشان اندازه كردن
تو يعني پونه را زير باران
ميان كهكشان اندازه كردن
تو يعني بي ريا چون ياس بودن
و يا به شهر شبنم ها رسيدن
تو يعني انتظار غنچه ها را
ميان شهر رويا خواب كردن
تو يعني غصه هاي زرد دل را
به رنگ نقره مهتاب كردن
تو يعني در سحرگاهي طلايي
به يك احساس تشنه آب دادن
تو يعني نسترن هاي وفا را
به رسم مهرباني تاب دادن
تو يعني غربت يك اطلسي را
ز شوق آرزو سرشار كردن
تو يعني با طلوع آبي مهر
صبور و شوق آرزو سرشار كردن
تو را آن قدر در دل مي سرايم
كه دل يعني ترا زيبا سرودن
فداي تو شقايق احساس
و روياي بي آغاز سرودن

 

يك سبد آرزوي كال


كاشكه يه روز با همديگه سوار قايق مي شديم
دور از نگاه ادما هر دومون عاشق مي شديم
كاش آسمون با وسعتش تو دستامون جا مي گرفت
گلاي سرخ دلمون كاش بوي دريا مي گرفت
كاش تو هواي عاشقي ليلي و مجنون مي شديم
باد كه تو دريا مي وزيد ما هم پريشون مي شديم
كاش كه يه ماهي قشنگ براي ما فال م يگرفت
برامون از فرشته ها امانتي بال مي گرفت
با بال اون فرشته ها تو آسمون پر مي زديم
به شهر بي ستاره ها به آرومي سر مي زديم
شب كه مي شد امانت فرشته ها رو مي داديم
مامونو مي بستيم و به ياد هم مي افتاديم
كاشكه تو درياي قشنگ خواب شقايق مي ديديم
خواب دو تا مسافر و عشق و يه قاشق مي ديدم
كاشكه مي شد نيمه شب با همديگه دعا كنيم
خداي آسمونا رو با يك زبون صدا كنيم
بگيم خداي مهربون ما رو ز هم جدا نكن
هرگز به عشق ديگري ما رو مبتلا نكن
كاش مقصد قايق ما يه جاي دور و ساده بود
كه عكس ماه مهربون رو پنجره اش افتاده بود
كاش اومجا هيچ كسي نبود
يه وقتي با تو دوست بشه
تو نازنين من بودي مثل حالا تا هميشه
كاشكه به جز من هيچ كسي اين قدر زياد دوست نداشت
يا كه دلت عشق منو اول عشقاش مي گذاشت
كاش به پرنده بودي و من واسه تودونه بودم
شك ندارم اون موقع هم اين جوري ديوونه بودم
كاش تو ضريح عشق تو يه روز كبوتر مي شدم
يه بار نگاه مي كردي و اون موقع پر پر مي شدم
كاش گره دستامونو اين سرنوشت وا نمي كرد
كاش هيچ كدوم از ما دو تا هيچ دوستي پيدا نمي كرد
كاش كه مي شد جدايي رو يه جايي پنهون بكنيم
خاراي زرد غصه رو از ريشه ويرون بكنيم
كاش كه با هم يه جا بريم كه آدماش آبي باشن
شباش مثه تو قصه ها زلال و مهتابي باشن
كاشكه يه روز من و تو رو تو دريا تنها بذارن
تو قايق آرزوها يه روز مارو جا بذارن
اون وقت با لطف ماهيا دريا رو جارو بزنيم
بسوي شهر آرزو بريم و پارو بزنيم
بريم يه جا كه آدماش بر سر هم داد نزنن
به خاطر يه بادبادك بچه ها فرياد نزنن
بريم يه جا كه دلها رو با يك اشاره نشكنن
بچه ها توي بازيشون به قمريا سنگ نزنن
جايي كه ما بايد بريم پشت در زندگيه
عادت مردمش فقط عشقه و آشفتگيه
چشمامونو مي بنديم و با هم ديگه مي ريم سفر
يادت باشه اينجا هوا غرق يه دلواپسيه
اما از اينجا كه بريم فقط گل اطلسيه
ترو خدا منو بدون شريك شادي و غمت
مثل هميشه عاشقت مثل گذشته مريمت

اين روزا


اين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه
درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه
اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه
گرداي رو آينه فقط غم زندگيه
اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه
مشكل بي ساتاره ها يه كم ستاره چيدنه
اين زوطا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه
آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه
اين روا آسمونمون پر از شكسته باليه
جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
اين روزا كار آدما تو انتظار گذاشتنه
ساده ترين بهانشون از هم خبر نداشتنه
اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفاييه
جرم تمومشون فقط لذت آشناييه
اين روزا توي هر قفس تو خواب خونه جاريه
اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه
رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه
اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فلكه
قلباي مثل دريامون پر از خراش و تركه
اين روزا عادت گلا مرگ و بهونه كردنه
كار چشماي آدما دل رو ديونه كردنه
اين روزا كار رويامون از پونه خونه ساختنه
نشونه پروانگي زندگي ها رو باختنه
اين روزا تنها چارمون شايد پرنده مردنه
رو بام پاك آسمون ستاره رو شمردنه
اين روزا آدما ديگه تو قلب هم جا ندارن
مردم ديگه تو دلهاشون يه قطره دريا ندارن
اين روزا فرش كوچه ها تو حسرت يه عابره
هر جايي منتظر ورود يه مسافره
اين روزا هيچ مسافري بر نمي گرده به خونه
چشاتي خسته تا ابد به در بسته مي مونه
اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه
خلاصه حرف همه پر زدن و نمندنه
اين روزا درد آدما فقط غم بي كسيه
زندگيشون حاصلي از حسرت و دلواپسيه
اين روزا خوشبختي ما پشت مه نبودنه
كار تموم شاعرا فقط غزل سرودنه
اين روزا درد آدما داشتن چتر تو بارونه
چشماي خيس و ابريشون همپاي رود كارونه
اين روزا دوستا هم ديگه با م صداقت ندارن
يه وقتا توي زندگي همديگر و جا مي ذارن
جنس دلاي آدما اين روزا سخت و سنگيه
فقط توي نقاشيا دنيا قشنگ و رنگيه
اين روزا جرم عاشقي شهر دل و فروختنه
چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه
اسم گلا رو اين روزا ديگه كسي نمي دونه
اما تا دلت بخواد اينجا غريب فراوونه
اين روزا فرصت دلا براي عاشقي كمه
زخماي بي ستاره ها تشنه ياس مرهمه
اين روزا اشك مون فقط چاره بي قراريه
تنها پناه آدما عكساي يادگاريه
اين روزا فصل غربت عشق و يبداري مجنونه
بغضاي كال باغچه منتظر يه بارونه
اين روزا دوستاي خوبم همديگر رو گم ميكنن
دلاي پاك و ساده رو فداي مردم ميكنن
اين روزا آما كمن پشت نقاب پنجره
كمتر ميبيني كسي رو كه تا ابد منتظره
مردم ما به همديگه فقط زود عادت مي كنن
حقا كه بي وفايي رو خوبم رعايت ميكنن
درسته كه اينجا همه پاييزا رو دوست ندارن
پاييز كه از راه برسه پا روي برگاش مي ذارن
اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارن
چند تا غم و يه غصه و آرزوي محال دارن
اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم
شبا به ياد هممون براي هم سايه باشيم
شبا كه دلواپس كودك همسايه باشيم
اون وقت دوباره آدما دستاشون و پل ميكنن
درداي ارغواني رو با هم تحمل مي كنن
اگه به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه
بر سر پيمان مي مونن دوستاي خوب تا هميشه
اما نه فكر كه مكنيم اين كار يه كار ساده نيست
انگار براي گل شدن هنوز هوا آماده نيست





:: موضوعات مرتبط: مجموعه اشعار مریم حیدرزاده , ,
:: بازدید از این مطلب : 1132
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : جمعه 6 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: